روزی عاشق خواهم شد...











غریبه ی آشنا
غریبه آشنا... دوسـتت دارم بیا...

من گفته بودم روزی عاشق خواهم شد...


گفته بودم عشق ان است که مرا...


لااقل مرا "شاعر" کند...!


گفته بودم عاشق کسی خواهم شد...


که قرار را از من گرفته باشد...


که خشمش...


لبخندش...


اشکش...


قهرش...


وحتی توهینش را دوست داشته باشم...!


گفته بودم او همه ی هستی من خواهد بود...


تنها نگفته بودم...


" حتی اگر من همه هستی او نباشم...! "

 



نظرات شما عزیزان:

DUYĞU
ساعت0:50---18 مهر 1393

حرف های زیادی داری

سکوت علامت چیست

نمی دانم علامت رضایت است

یا همان جواب ابلهان خاموشی است

معنی جدیدی به سکوت داده ای

سکوتت را می فهمم

یعنی انتظار


DUYĞU
ساعت17:31---10 مهر 1393
زمان هیچوقت دردی را دوا نمیکند . . .
این ما هستیم که به مرور زمان به درد عادت میکنیم . . .

پاسخ: ممنونم بخاطر نظرات قشنگی که میذاری...


DUYĞU
ساعت17:31---10 مهر 1393
بدرقه اش کن رفیق . . .
شاید با دیگری خوش تر باشد . . .
مگر خوشحالیش آرزویت نبود ؟ ؟ ؟


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

پنج شنبه 10 مهر 1393 | 1:33 | غریبه ی آشنا |